سماع حضور، حبیب (س چهاردهم ق)، موسیقیدان و نوازنده. از هنرمندان نامى نوازنده سنتور در اواخر دورهى قاجاریه بود. سماع حضور رموز نوازندگى ضرب و خوانندگى آهنگهاى ضربى و غیر اینها را از پدر آموخت و چون از جوانى پاى سنتور آقا محمدصادق خان سرورالملك ضرب مىگرفته و در این هنر شایستگى داشته، بعید نیست تربیت شدهى پدر خویش بوده باشد. سماع حضور از درویشان نعمتاللهى بود و ساز را وسیله عبادت مىدانست و با آن به راز و نیاز به درگاه معبود مىپرداخت. از شاگردان وى در آموزش ضرب تقى نسقچى باشى، آقا جان دوم و حاجى خان بودند. تنها وارث گنجینهى هنرى وى در سنتور، حبیب سماعى، فرزند او، بود. البته علاوه بر تربیت فرزندش به خواهر خود، عندلیبالسلطنه، نیز سنتور تعلیم مىداد. سماع حضور در اواخر دورهى قاجاریه، در زمان سلطنت احمدشاه، درگذشت.[1] حبیب سنتورى، ملقب به سماع حضور بود. وى فرزند میرزا غلامحسین مشهور به آقاجان سنتورى بود. سماع حضور، از مردان باایمان و متدین و ورزشكار بود و در تمام دوران عمر به هیچ آلودگى دچار نگردید و از دراویش نعمتاللهى بود و بیشتر از مواقع، زمانى كه مىخواست سنتور بنوازد، وضو مىگرفت و با حضور قلب شروع به نواختن مىكرد و به قدرى در خود فرومىرفت كه هیچگاه در این حالت متوجه نمىگردید كه در اطراف او چه مىگذرد و گویى با خالق خود به راز و نیاز مىپرداخت. خدایش رحمت كند. |
(س چهاردهم ق)، موسیقیدان و نوازنده. از هنرمندان نامى نوازنده سنتور در اواخر دورهى قاجاریه بود. سماع حضور رموز نوازندگى ضرب و خوانندگى آهنگهاى ضربى و غیر اینها را از پدر آموخت و چون از جوانى پاى سنتور آقا محمدصادق خان سرورالملك ضرب مىگرفته و در این هنر شایستگى داشته، بعید نیست تربیت شدهى پدر خویش بوده باشد. سماع حضور از درویشان نعمتاللهى بود و ساز را وسیله عبادت مىدانست و با آن به راز و نیاز به درگاه معبود مىپرداخت. از شاگردان وى در آموزش ضرب تقى نسقچى باشى، آقا جان دوم و حاجى خان بودند. تنها وارث گنجینهى هنرى وى در سنتور، حبیب سماعى، فرزند او، بود. البته علاوه بر تربیت فرزندش به خواهر خود، عندلیبالسلطنه، نیز سنتور تعلیم مىداد. سماع حضور در اواخر دورهى قاجاریه، در زمان سلطنت احمدشاه، درگذشت.[1] حبیب سنتورى، ملقب به سماع حضور بود. وى فرزند میرزا غلامحسین مشهور به آقاجان سنتورى بود. سماع حضور، از مردان باایمان و متدین و ورزشكار بود و در تمام دوران عمر به هیچ آلودگى دچار نگردید و از دراویش نعمتاللهى بود و بیشتر از مواقع، زمانى كه مىخواست سنتور بنوازد، وضو مىگرفت و با حضور قلب شروع به نواختن مىكرد و به قدرى در خود فرومىرفت كه هیچگاه در این حالت متوجه نمىگردید كه در اطراف او چه مىگذرد و گویى با خالق خود به راز و نیاز مىپرداخت. خدایش رحمت كند. |
برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم) |