loading...
سایت موسیقی شهاب خدایاری
شهاب بازدید : 476 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (1)

امشب به عشق روي تو پيمانه مي زنم

واندرخيال موي تورا شانه مي زنم

مضراب من به ساز فراق تو آشناست

سنتور را اگر چه غريبانه مي زنم

چون شمع برفروزم و آتش به جان كشم

داغ تو را چو بر دل ديوانه مي زنم

در كوچه هاي شهر خروشي به پا كنم

زين بانگ الامان كه در اين خانه مي زنم

جانم به لب رسيد ز بس كه به ياد تو

با خاطرات خويش چك و چانه مي زنم

بايد رها كنم غزل و كنج خانه را

آري سري به گوشه ميخانه مي زنم

ا

شهاب بازدید : 225 سه شنبه 19 فروردین 1393 نظرات (1)

درود بر دوستان جشن نوروز بر شما خجسته باد

asa

شهاب بازدید : 253 دوشنبه 14 مرداد 1392 نظرات (0)
به خشنودی اهورامزدا.برمی گزینم که مزدا پرست 

 زرتشتی باشم و خدایان پنداری را زدوده، تنها به

 اهورامزدا باور داشته باشم

شهاب بازدید : 209 سه شنبه 31 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

با سلام خدمت اقای علی محمد زاده که بهترین تصمیم زندگیش رو گرفته و در کلاس ساز تار ثبت نام کرده امید وارم که در این راه موفق بشه و یکی از هنر مندان بنام شهرمون بشه. با ارزوی موفقیت به این دوستم امیدوارم که همه دوستانم به ارزشون برسن

شهاب بازدید : 405 چهارشنبه 04 مرداد 1391 نظرات (1)

جدایی همین است

اینکه با تو باشم و با من باشی  و باهم نباشیم

جدایی همین است

اینکه یک خانه ما را در بر گیرد

اما یک ستاره ما را در خود جای ندهد

جدایی همین است

اینکه قلبم اتاقی باشد

خاموش کننده صداها با دیوارهای مضاعف

و تو آن را به چشم نبینی

جدایی همین است

اینکه در درون جسمت تورا جستجو کنم

وآوایت را در درون سخنانت جستجو کنم

و ضربان نبضت را در میان دستت جستجو کنم

جدایی همین است

شهاب بازدید : 796 چهارشنبه 03 خرداد 1391 نظرات (0)
 هر قطعه موسیقی در اثر حركت زیر و بمی نت‌ها بوجود می‌آید. : اگر بخواهیم آهنگی بنوازیم، هریك از نت‌ها چقدر باید كشیده و نواخته شوند؟ یا به زبان دیگر چه مقدار زمان بین اجرای نت نخست با نت‌های بعدی باید باشد؟ بی‌گمان اگر در اجرای نت‌های مختلف معیار زمان نباشد، هیچ گاه موسیقی تولید نمی‌شود. بدین منظور فرض كنید نت «سل» را توسط یك ساز بادی نظیر سُرنا یا ترومپت به مدت یك دقیقه و بدون توقف بنوازیم. در این صورت شما چه می‌شنوید؟ بطور قطع آنچه خواهید شنید یک قطعه موسیقی نیست، بلكه بوق ممتدی نظیر آژیر خطر است. با این مثال تا حدودی به ارزش زمان در موسیقی پی می‌برید. بنابراین لازم است برای تولید یك قطعه موسیقی نت‌های مختلف با زمان های كوتاه و بلند از پی هم قرار بگیرند تا بتوان یك آهنگ قابل درك و خوشایندی ایجاد كرد
شهاب بازدید : 307 جمعه 01 اردیبهشت 1391 نظرات (0)

( Note Duration) کشش نتها :دیرند یا کشش یعنی زمانی که هر صدای موسیقیای ادامه می یابد(مدت زمان نواختن نت را کشش نت میگوییم) . روشن است که یک آهنگ موسیقی از صداهایی تشکیل شده که غالبا ارزش های متفاوتی زمانی دارند - یعنی بعضی کوتاهتر و بعضی کشیده ترند

( نت گرد:
این نت در بین مابقی علایم بیشترین مدت زمان کشش را دارد و آن را به عنوان نت واحد مینامیم، این زمان معادل 4 ضرب است مثلا سیم اول را گیتار را بصدا در میآوریم و 4 ثانیه میگذاریم به ارتعاش ادامه دهد. (در ایتجا هر ضرب را برای مثال یک ثانبه محاسبه کرده ایم)

نت سفید :
مقدار کشش زمانی نت سفید برابر است با 2/1 ارزش زمانی نت گرد . معادل 2 ضرب .

نت سیاه:
مقدار کشش زمانی نت سیاه برابر است با 4/1 ارزش زمانی نت گرد . معادل 1 ضرب
به این ترتیب نت سیاه معادل یک چهارم نت گرد و یک دوم نت سفید است

نت چنگ :
این نت از لحاظ زمانی2/ 1 واحد کشش زمانی که همان نت سیاه است می باشد.

نت دو لا چنگ :
این نت دارای 2 پرچم و معادل 16/1 نت گرد و 4/1 نت سیاه (ضرب ) است .

به همین ترتیب نتهای سه لا چنگ و چهارلا چنگ نیز وجود دارند که به ترتیب 32/1 و 64/1 نت گرد هستند
این به این معنی است که هر 64 نت چهارلا چنگ معادل 1 نت گرد است

پس متوجه شدیم:

هر 2 نت سفید - هر چهار نت سیاه - هر 8 نت چنگ - هر 16 نت دولاچنگ - هر 32 نت سه لاچنگ و هر 64 نت چهارلاچنگ معادل یک نت گرد میباشد. و به همین طریق نیز میتوان سایر کشش ها را معدل سازی نمود مثلا هر دو نت چنگ معادل یک نت سیاه میباشد و یا 2 نت دولاچنگ معادل یک نت چنگ میباشد و غیره.
برای درک این موضوع به این هرم توجه کنید:

(Flagپرچم (
برای نشان دادن نتهای کوچکتر (با کشش کمتر) از اشکالی به نام پرچم استفاده میکنیم

نکته :
برای کشیدن دم نت هرگاه نت از خط سوم بالاتر بود دم آن را به سمت پایین می کشیم هنگامی که پایین تر از خط سوم بود به سمت بالا می کشیم

سکوتها:
در قطعات موسیقی سکوت نیز نقش مهمی دارند و رعایت آن از الزامات است سکوتها نیز شکل خاص خود را دارا میباشند و دارای کشش زمانی نیز میباشد( به همان ترتیب ذکر شده در بالا ) گرد - سیاه - چنگ - دولاچنگ - سه لاچنگ - چهار لاچنگ

شهاب بازدید : 419 دوشنبه 14 فروردین 1391 نظرات (0)

شده ام معادله ي چند مجهولـــــــــــي...اين روز 

    ها هيچکس از هيچ راهي مرا نمیفهمد...

شهاب بازدید : 324 جمعه 04 فروردین 1391 نظرات (0)

                                        وای از دنیا که یار از یار میترسد

 غنچه های تشنه از گلزار میترسد

عاشق از آوازه ی دیدار میترسد

پنجه خنیاگران از تار میترسد

شه سوار از جاده هموار میترسد

این طبیب از دیدن بیمار میترسد

سازها بشکست و درد شاعران از حد گذشت

سالهای انتطاری بر من و تو بد گذشت

آشنا نا آشنا شد ، تا بلی گفتم بلا شد

گریه کردم ناله کردم حلقه بر هر در زدم

سنگ سنگ کلبه ویرانه را بر سر زدم

آب از آبی نجنبید خفته در خوابی نجنبید

چشمه ها خشکید و دریا خستگی را دم گرفت

آسمان افسانه مارا به دست کم گرفت

جامها جوشی ندارد عشق آغوشی ندارد

بر من و بر ناله هایم هیچکس گوشی ندارد

شهاب بازدید : 325 سه شنبه 25 بهمن 1390 نظرات (1)
 

گاهی چه اسرار بیهوده است

اثبات دوست داشتنمان

چرا که دوست تر دارندمان

وقتی که دوستشان نداریم...

 

شهاب بازدید : 352 سه شنبه 25 بهمن 1390 نظرات (1)

بنده در مورخ ۳/۸ ۹۱ این افتخار رو کسب کردم که در 

شیراز خدمت استاد قدرت ا... ستایش برسم و از محضر این

استاد بزرگوار استفاده کنم.

شهاب بازدید : 406 چهارشنبه 19 بهمن 1390 نظرات (0)

اسكندر ابراهیمی زنجانی كه بعدها نام مستعار و هنریش نریمان تبدیل یافت در مشهد به تاریخ بیستم اسفند ماه 1314 متولد گشت . پدرش كه مردی هنرمند و اهل ذوق بود و خود سه تار و تار و نی را به خوبی می نواخت از همان دوران طفولیت پسر را زیر نظر و تربیت خود گرفته و وی را با ردیف ها و گوشه های موسیقی ایرانی آشنا و نواختن سه تار را به او می آموزد وی از سن 18 سالگی روی به نواختن عود آورد به طوری كه در سال 1322 كه بیش از هشت بهار از سنش نگذشته بود از طرف اداره انتشارات و رادیو مشهد دعوت به همكاری می شود و این دعوت را می پذیرد و حدود 16 سال همكاریش بارادیو مشهد ادامه می یابد و آخرین سمتش در آن اداره مسئول شورای موسیقی آن استان بود ، سپس به شیراز منتقل و مسئول شورای موسیقی رادیو شیراز می گردد و پس از 4 سال همكاری با این رادیو به تهران می آید و در رادیو ایران به عنوان تكنواز عود به همكاری و اجرای برنامه می كند .

خود نریمان می گوید : (( در عود استادی نداشتم ،فقط از راه گوش به رادیو های كشورهای همسایه استفاده بردم و به محمد عبدالوهاب خواننده و نوازنده بزرگ مصری به رادیو قاهره نامه نوشتم  و درباره كوك و بعضی مسائل این ساز از وی سئولاتی كردم و مسائلی را مطرح نمودم ؛ پس از چندی عبدالوهاب در جواب نامه من نوشت كه كوك عود همانی است كه خود شما انجام داده اید و خلاصه كل نظریات مرا تائید كرد )).

نواختن عود نریمان در كشورهای همسایه طرفداران فراوان دارد به طوریكه چندی قبل منیر بشیر ، یكی از نوازندگان بزرگ عود موسیقی عرب است برای دیدن نریمان به ایران آمد و درباره این ساز ایرانی گفت و شنودی بین آنها می شود و طرز نواختن صحیح آن را با هم در میان می گذارند . منصور نریمان همكاری خود را در برنامه گلها همراه با خوانندگانی چون : محمودی خوانساری ، اكبرگلپایگانی ، حسین قوامی ، محمد رضا شجریان ، ایرج ، نادر گلچین و غیره شروع و در تلویزیون در برنامه جالبی به نام (( بشنو از نی )) كه به سرپرستی و تهیه كنندگی دوست ادیب و فاضلم ، بهمن بوستان با همكاری آقایان : اصغر بهاری ، مجید نجاحی ، رضا شفیعیان ، عباس زندی ، محمد موسوی ، امیر ناصر افتتاح و فرهمند بافی اجرا می نمود و هفته یی یكبار به مدت یك ربع همراه با ضرب جهانگیر ملك در تلویزیون برنامه اجرا می كرد و در تكنوازی رادیو ، همراه با آقایان علی بهاری ، مهندس همایون خرم ، اسداله ملك ، حبیب اله بدیعی ، پرویز یاحقی ، كامران داروغه ، منصور صارمی ، جواد معروفی ، مجید نجاحی ، سیاوش زندگانی ، رضاورزنده ، محمد موسوی ، عماد رام ، جهانگیر ملك و امیر ناصر افتتاح شركت داشته و در برنامه سنگین و خوبی كه در فرستنده F.M) ) به رهبری مهندس همایون خرم اجرا می شد تكنواز عود آن برنامه بود .

منصور نریمان علاقه فراوانی به عود كه در واقع همان بربط است و از ایران به سایر كشور های جهان به خصوص ممالك عرب رفته و یك ساز ایرانی است دارد و كوشش فراوان نمود تا از این ساز و نواختن آن را احیاء كند و آن را به صورت تكنوازی در آورد و شاگردان خوبی در این راه نیز تربیت كرد كه می توان از آقایان : حسین بهروزی نیا ، محمد فیروزی و ... نام برد . منصور نریمان می گوید : (( در كلاس اول دبیرستان بودم كه در نواختن دستگاهها و گوشه های موسیقی تا اندازه ای آشنایی پیدا كرده بودم ولی از نت بی اطلاع بودم و در مشهد هم در آن زمان كسی نبود كه به من كمك كند و آموختن نت را بیاموزد ، لذا نامه هایی به هنرستان عالی موسیقی به استاد خالقی نوشتم و مشكل خود را با ایشان در میان نهادم و نوشتم كه چون در تهران غریب هستم و كسی را ندارم كه نزد آنان بروم ؛ استاد خالقی كه در آن زمان رئیس هنرستان بودند در جواب نوشتند (( پسرم ، شما هم مانند فرزندان خود من هستید می توانید بیایید در منزل من بمانید و به فرا گرفتن نت در هنرستان همت گمارید )). ولی پدرم نپذیرفت و من در نامه هایی كه بعدا برای این استاد بزرگوار فرستادم ، پس از تشكر فراوان از لطفف آن مرد هنرمند و هنر دوست ، خواستار گردیدم كه از طریق مكاتبه نت را به من بیاموزد و استاد هم یك قطعه از عكس امضاء شده خود و دو جلد كتاب از دوره اول و دوم تالیف آقایان : موسی معروفی و نصرالله زرین پنجه را كه با رعایت كامل نظریات استاد علینقی وزیری چاپ شده بود برایم فرستادند كه هنوز آن ها را دارم و برایم بسیار عزیز می باشند و تا عمر دارم مدیون این استاد بی نظیر و عالیقدر خواهم بود )) .

منصور نریمان كنسرت های فراوانی جهت موسسات فرهنگی ، هنری و عام المنفعه اجرا كرده كه بیشتر در بیمارستان ریوی شیراز بوده و بسیاری از هزینه های متفرقه آن را خودش متقبل می شده ، وی جهت شناساندن هر چه بیشتر موسیقی اصیل ایران و ساز عود كه یكی از باستانی ترین سازهای ایرانی است ، مسافرت های متعددی همراه با آقایان : مهندس همایون خرم ، علی تجویدی ، حبیب اله بدیعی ، فرهنگ شریف ، علی اصغر بهاری، محمود خوانساری ، ایرج ، جهانگیر ملك به كشور های:آلمان انگلستان ، ایتالیا ، تركیه ، ژاپن نموده و آهنگ های بسیاری ساخت كه اولین آن (( لالا یی)) نام داشت و برای دخترش ساخت كه آخر هر برنامه قصه های شب رادیو پخش می گردید . منصور نریمان سال ها قبل بنا به دعوت آقای علی رهبری و وزارت فرهنگ و هنر سابق ، در هنرستان عالی موسیقی ملی و دانشكده موسیقی به سمت استاد عود تدریس و همكاریش تا پایان سال 1358 ادامه داشت . وی علاوه بر آشنایی با نواختن تار و سه تار ، از خطی خوش و زیبا و نقاشی و نت نویسی بهره كافی نیز دارد ، وی در سال 1336 با خانمی از بستگان نزدیكش كه اهل مشهد بود ازدواج نمود و ثمره ازدواج وی یك پسر و سه دختر می باشند كه خانم سهیلا ابراهیمی فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی و دانشكده موسیقی تهران می باشند و مدت 5 سال در اركستر سازهای ملی ساز (( قانون )) می نواخت و خانم سوسن ابراهیمی كه ایشان نیز فارغ التحصیل هنرستان عالی موسیقی بوده و در حال حاضر برای تكمیل تحصیلات در آلمان به سر می برد و خانم سمیرا ابراهیمی كه از شاگردان خانم افلیا پرتو می باشد و با پیانو و نحوه نواختن آن آشنایی كامل دارد و دیگر پسری به نام حمید رضا ابراهیمی كه از موسیقی اطلاعی ندارد ولی به آن علاقه یی بسیار دارد .

شهاب بازدید : 314 چهارشنبه 19 بهمن 1390 نظرات (0)

قبل از بررسی خلاصه وار تاریخ موسیقی ایران باید به چند نكته توجه كرد: اول آنكه ایران باستان كشوری پهناور بوده كه حدودا شامل ۳٠ كشور امروزی بوده است و به طبع دارای اقوام، مذاهب و فرهنگهای گوناگونی بوده اند. پس ما نباید منتظر فرهنگی یك پارچه باشیم زیرا این اقوام در كنار هم و به كمك دستاوردهای یكدیگر به پیشرفت و تكامل رسیده اند، نه هر كدام به تنهایی. پس همه دستاوردهای این خطه بزرگ را هر كدام از این اقوام می توانند از آن خودبدانند. در دوره بعد از فتح ایران بدست اعراب و مسلمان شدن ایرانیان چون اعراب دارای فرهنگی غالب نبودند، از لحاظ فرهنگی مغلوب ایرانیان شدند و فرهنگ برتر ایرانیان را پذیرفتند و در راستای شكوفایی آن بادیگر اقوام كه مغلوب اعراب مسلمان شده بودند كوشیدند و از این فرهنگ ایرانی فرهنگ اسلامی را به وجود آوردند كه پایه واساس آن همان فرهنگ ایران باستان بود.
در سده های اول فرهنگ اسلامی یعنی تاحدود دوران خلافت عباسیان یك فرهنگ واحد در سراسر این سرزمینهای اسلامی وجود داشت و از آن زمان به بعد بود كه سرزمینهای اشغالی مستقل شدند و هر كدام باتوجه به ریشه فرهنگی یكسان رنگ و بوی منطقه و قومیت خود را به این فرهنگ مادر بخشیدند و بخاطر همین امر است كه وجوه مشترك فرهنگی هنری زیادی دز میان كشورهای مسلمان وجود دارد كه اغلب مستشرقین به اشتباه این وجوه مشترك را اخذ شده از فرهنگ عرب می دانند كه این امر نیز حاصل سطحی نگری به تاریخ و فرهنگ این سرزمینها است.
تاریخ موسیقی ایران زمین را می توان به دو بخش اصلی تقسیم كرد، آن دو بخش عبارتند از :

الف: دوران پیش از اسلام

ب: دوران بعد از سلام

در بررسی دوره پیش از اسلام منابع معتبر ما كه همان حجاری ها و مجسمه ها و نقوش روی ظروف بدست آمده می باشد كه از ١٥٠٠ قبل از میلاد مسیح آغاز می شود. از مجسمه های بدست آمده در حیطه قلمرو ایران باستان كه در شوش بدست آمده، سازی شبیه تنبور امروزی مشاهده می شود كه نمایانگر یك ساز ملودیك در آن زمانها است. درحجاریهای طاق بستان گروه نوازندگان چنگ نواز و سازهای بادی نیز مشاهده می شود. بیشتر اطلاعات ما از دوران پیش از اسلام ایران زمین محدود به كتب تاریخی و اشعار سده های اول دوران اسلامی است. در هر حال ما اطلاعی از موسیقی كاربردی و نحوه اجرای دقیق موسیقی در آن دوران نداریم. اما در دوره بعد ازفتح ایران توسط اعراب تا آخر دوره خلفای راشدین كه در سده اول حكومت اسلامی حكمرانی می كرده اند (از سال یازده تا چهل و یك هجری قمری) انواع موسیقی ممنوع بود. با به روی كار آمدن بنی امیه حدودا موسیقی آزادی بیشتری پیدا كرد و از این دوران تا دوران خلفای عباسی دوره اوج شكوفایی موسیقی نظری و عملی ایران و اسلام است كه در این دوران كسانی چون فارابی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن زیله، صفی الدین ارموی، عبدالقادر مراغی، و افراد بیشمار دیگری در موسیقی عملی و نظری ظهور كردن كه كتب و رساله های آنها در موسیقی موجود است. در هر حال با ظهور تشیع در ایران و به روی كار آمدن شاهان صفوی موسیقی در ایران رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و از موسیقی كه در دوران اسلامی كاربرد داشت جدا شد و رنگ ایرانی این موسیقی بیشتر شد تا در دوره قاجاریه این روند به اوج كمال خود رسید و سیستم دیگری كه بنام دستگاه در دوره صفویه ظهور كرده بود، كامل شد و توسط نوارندگان چیره دست آن زمان به صورت شفاهی به شاگردان سازهایی از قبیل تار، سه تار، كمانچه، نی و سنتور انتقال پیدا كرد و در همین دوران قاجاریه بود كه خط نت امروزی به ایران راه یافت و سنت شفاهی اساتید موسیقی ایران كه بنام ردیف است به خط نت در آمد.
شهاب بازدید : 314 دوشنبه 17 بهمن 1390 نظرات (0)
سه فاصله‌ی مهم و زیبا:
1 هنگام یا ذی‌الکل یا اکتاو: زمانی که دو نغمه کاملا ً به هم شبیه‌اند اما یکی زیرتر و دیگری بم‌تر است. ( مثلا ً بر روی سنتور فاصله‌ی بین سل سیم‌های زیر و سل سیم‌های سفید.)
(بسامد صدای زیر‌تر 2 برابر است! یعنی اگر بسامد دو بم 261 هرتز باشد بسامد دو زیر   است.)
2 پنجم درست یا ذی الخمس: اگر وتر را به سه قسمت تقسیم کنیم به   آن پنجم درست می‌گویند
مثلا ً اگر نغمه دو سیم‌های بم 261 هرتز باشد پنجم درست آن  هرتز است. که نغمه فا است.

3 چهارم درست یا ذی‌الاربع: اگر وتر را به چهار قسمت تقسیم کنیم   آن را چهارم درست گویند.

اگر نغمه دو سیم‌های بم 261 هرتز باشد چهارم درست آن یعنی نغمه‌ی سل   هرتز است.


چهار فاصله‌ی مهم ایرانی
ابعاد ثلثه‌ی لحنیه:
طنینی: (ط) یا دوم بزرگ که برابر یک پرده است. (نسبت  )
بقیه: (ب) یا دوم کوچک که برابر نیم پرده است
مُجَنّب: (ج) یا دوم نیم بزرگ تقریبا ً سه ربع پرده است.     پرده>مجنب>نیم پرده

بیش طنینی: (هـ) یا دوم بیش بزرگ که از مجموع یک  مجنب و یک بقیه بدست می‌آید.
شهاب بازدید : 285 دوشنبه 17 بهمن 1390 نظرات (0)

هماهنگ (هارمونیک): اگر دو نغمه همزمان شنیده شوند فاصله‌ی میان آنها را هارمونیک گویند.


لَحنی (ملودیک): اگر دو نغمه به دنبال هم بیایند فاصله‌ی میان آنها را ملودیک گویند.

شهاب بازدید : 298 دوشنبه 17 بهمن 1390 نظرات (0)

دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.


 به دلیل استفاده از یک گام خاص و تفاوت محسوس در گام بالا رونده و پایین رونده دستگاه همایون منحصر به فردترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار می‌رود. مقایسه سایر دستگاه‌های موسیقی ایرانی با موسیقی دیگر ملل و خصوصاً کشورهای هم‌جوار تشابه و یکسان بودن ریشه برخی را نشان می‌دهد. اما این مطلب در مورد دستگاه «همایون» صادق نیست.


دستگاه همایون و یا به تعبیری «دستگاه عشاق»، با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشه‌های متعددی دارد که گوشه «بیداد» اوج این دستگاه تلقی می‌شود.


آثار ارزشمندی از موسیقی ایرانی در سده قبل در این دستگاه ساخته و اجرا شده‌اند. «رنگ فرح» از جمله این آثار است.

 
از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاه‌های سه‌گاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر می‌کند.


یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان است که آن را از متعلقات دستگاه همایون دانسته‌اند. یکی دیگر از آوازهایی که از متعلقات دستگاه همایون است، آواز شوشتری است. فواصل پرده‌ها در این دستگاه به صورت زیر است:


سل(بکار).لا(کرن).سی(بکار).دو(بکار)ر(بکار)می(بمل).می بم(کرن).فا (بکار).


نت شروع این دستگاه به طور معمول «فا» است. البته این دستگاه در کوک‌های دیگری با نام‌های همایون «دو» و «رِ» نیز نواخته می‌شود. در ردیف مرحوم کریمی از شوشتری به عنوان یکی از گوشه‌های این دستگاه نام برده شده است. گوشه‌های ردیفی این دستگاه عبارت‌اند از:


چهارمضراب
درآمد اول
درآمد دوم: زنگ شتر
موالیان
چکاوک
طرز
بیداد
بیداد کت
نی‌داود
باوی
سوز و گداز
ابول چپ
لیلی و مجنون
راوندی
نوروز عرب
نوروز صبا
نوروز خارا
نفیر
فرنگ و شوشتری گردان
شوشتری
جامه‌دران
راز و نیاز
میگلی
موالف
بختیاری با موالف
عزال
دناسری
رنگ فرح
همچنین آلبوم بیداد استاد شجریان با آهنگ‌سازی استاد مشکاتیان از جمله آهنگ‌هایی است که در این دستگاه ساخته شده است.

شهاب بازدید : 615 دوشنبه 17 بهمن 1390 نظرات (0)
چهار مضراب، تنها فرم کاملا سازی موسیقی ایرانی است . فرمی که وابسته به تکنیک نوازندگی است و قابلیت انطباق (نسبی یا کامل) با کلام را ندارد. بر عکس فرم های دیگر که هر کدام به نوعی قابلیت پذیرش کلام را دارند. چهار مضراب در موسیقی ایرانی همراه با  تحول در تکنیک های نوازندگی، رشد کرده و متحول شده است. اصل آن مربوط به سازهای مضرابی   است و در سازهایی نظیر کمانچه و نی نیز کما بیش قابل اجرا است. چهار مضراب، قطعه ای است موزون  که در آن ، صدای پایه (پدال یا واخوان) به طور مرتب و مشخص شنیده می شود و جملات تشکیل دهنده ی چهار مضراب با این پایه ی مشخص شناخته می شوند. در شیوه های نوازندگی، چهار مضراب های بسیار متنوعی ابداع شده و  مجموعه چهار مضراب های موسیقی ایرانی در هفتاد سال گذشته، مجموعه ای غنی، پر بار و قابل مطالعه است...
شهاب بازدید : 238 دوشنبه 17 بهمن 1390 نظرات (0)

به طور کلی کوک چپ کوک را میتوان کوکی دانست برای افرادی با صدای زیر مانند زنان و کودکان (البته نه مختص زنان و کودکان بلکه بعضی از مردان نیز صدای زیر دارند همانند مرحوم ایرج بسطامی که بسیاری از آوازهای ایشان در ردیف چپ کوک میباشد).

معمولا اختلاف چپ کوک و راست کوک پنج نت است(به عیارتی درجه پنجم).به طور مثال اگر در راست کوک،تونیک دستگاه شور را سل فرض نماییم که معمولی ترین شوری است که روی سنتور اجرا میگردد(شاهد آن نیز سل میباشد)درجه پنجم آن (ر) میباشد که این نت تونیک دستگاه شور در چپ کوک میباشد.

و مثالی دیگر:در دستگاه همایون راست کوک،تونیک لا کرن میباشد و چنانچه تونیک در چپ کوک را بخواهیم درجه پنجم آن می کرن می باشد که نت شاهد نیز هست.

و به همین ترتیب دیگر دستگاه ها و آوازها نیز چپ کوک مشخصی دارند.

البته استثناء هایی هم وجود دارد که به دلیل پیچیدگی مطلب از گفتن آن صرفنظر مینمایم.

شهاب بازدید : 1966 دوشنبه 17 بهمن 1390 نظرات (0)

دومضراب چپ (علیرضا جواهری)

 

چهار مضراب شور حبیب سماعی از چهارمضراب های معروف برای سنتور است که در صفحۀ شور شهناز به همراه آواز پروانه اجرا و ضبط شده است.

 

 پایۀ این چهارمضراب بعدها الگوی بسیاری از قطعات و چهارمضراب های دیگر قرار گرفت و بعدها شکل های کامل و پیچیده تری نیز به آن افزوده شد.

  در حالات اولیه از این پایه به صورت ساده، یا به صورت مضراب پاملخی و تریوله و بعدها با استفاده از دومضراب چپ استفاده شده است.

از این چهارمضراب روایت های متعددی ازجمله ابوالحسن صبا، حسین صبا، قباد ظفر، مهدی ناظمی و … وجود دارد.

 

چهارمضراب شور حبیب سماعی به روایت ابوالحسن صبا:

 

چهارمضراب شور حبیب سماعی به روایت حسین صبا:

 

اجرای این چهارمضراب در مرحلۀ بعدی به صورت زیر است:

 
 
این قطعه البته در سال های متمادی با تنظیم فوق توسط هنرمندانی چون حسین صبا ، فرامرز پایور، مجیدکیانی، رضا شفیعیان، مهدی ناظمی، قباد ظفر و … اجرا شده است.

همان طور که ذکر شد این قطعه بعد ها به عنوان الگوی ساختاری بسیاری از چهارمضراب ها قرار گرفت و به تدریج شکل پیچیده تری به خود گرفت.

یکی از این برداشت ها چهارمضراب شور «فرامرز پایور» در کتاب «سی قطعه» است که تحت تأثیر همین قطعه با شکلی متکامل و ساختاری نوین ارائه شده است. برای بررسی ویژگی های ساختاری این قطعه ابتدا در دو مرحله ابتدایی پایه این چهارمضراب را مورد ارزیابی قرار می دهیم .

 

در ساده و ابتدایی ترین حالت، پایۀ این چهارمضراب به صورت زیر خواهد بود:

 
 
در مرحله بعدی می توان سَرِ مضراب را به این پایه افزود که نت آن به صورت زیر است:
 
 

حال می توان در انتهای هر پایه به جای یک مضرای چپ از دو مضراب چپ استفاده کرد که این امر به دو صورت میسر است. ۱-مضراب پاملخی به صورت تریوله ( در کتاب سی قطعه چهارمضراب از همین شیوه استفاده شده است) ۲- دومضراب چپ که در این صورت دو نت انتهایی که با مضراب چپ اجرامی شوند به صورت سه لاچنگ نوشته می شوند. حال به نت قسمتی از چهارمضراب شور پایور دقت نمایید:

 

چهارمضراب شور به صورت پاملخی

 
چهارمضراب شور به صورت دومضراب چپ

سال ها بعد از ساخته شدن این چهارمضراب توسط فرامرز پایور چهارمضراب دیگری توسط پرویزمشکاتیان ساخته شد که براساس همین پایه حرکت می کرد و از لحاظ جمله بندی و ساختار کاملاً تحت تاثیر همین اثر بود. پایۀ چهارمضراب شور پرویز مشکاتیان به چند صورت قابل اجراست که در اینجا سه حالت آن از لحاظ محل اجرای دومضراب چپ بررسی می شود. در حالت اول می توان دومضراب چپ را روی سُل طرف سفید اجرا کرد که از لحاظ ساختاری کاملاً شبیه به چهارمضراب کتاب سی قطعه اثر فرامرز پایور می شود. نت این قطعه به صورت زیر است:

 

 

در حالت دوم می توان دومضراب چپ را روی سل پشت خرک اجرا کرد:

در حالت سوم دو مضراب چپ روی نت سُل و دوی پشت خرک به صورت زیرمتغیر خواهدبود.

 

حالا پس از این سه حالت به قسمتی از نت  چهارمضراب شور ساخته پرویز مشکاتیان دقت نمایید:

 

می بینیم که این دو قطعه از لحاظ ساختار و فرم اجرا کاملا شبیه به هم هستند. برای همین به مقایسۀ دو جمله از هر دو چهارمضراب می پردازیم، تا مشخص شود حتی جمله بندی این دو اثر بر مبنای یک ساختار مضرابی صورت گرفته است. به این جمله و نوع مضراب ها از  چهر مضراب شور فرامرز پایور دقت کنید:

 

حالا به جمله ای از چهارمضراب شور پرویز مشکاتیان توجه کنید که بر اساس همان موتیف چهار مضراب اول ساخته شده اس

 

 معرفی بیشتر دومضراب چپ
دومضراب چپ همان طور که قبلاً هم معرفی شد، یکی از تکنیک های متداول در سنتور نوازی است که از دو مضراب اقتباس شده و حالت اجرایی آن شبیه سرمضراب است.

 موتیف زیر نمونه ای از تکنیک دومضراب چپ می باشد:

برای آشنایی بیشتر با حالت صحیح اجرای دومضراب چپ به قطعه گرایلی شستی از کتاب ردیف ابتدایی فرامرز پایور توجه کنید که در این جا سعی شده به دو صورت اجرا شود؛ اول به حالت اصلی یعنی سرمضراب و سپس با دو مضراب چپ.

 
 توجه کنید که در اجرای دومضراب چپ، مضراب چپ باید کاملاً نقش دو نت زینت را با سرعت و ظرافت ایفا کند و از لحاظ شنیداری نباید تفاوتی میان این دو اجرا حس کرد.

 

الف – اجرای گرایلی شستی با حالت سرمضراب (اصلی)

 

ب – اجرای گرایلی شستی با حالت دومضراب چپ

 

یکی از ویژگی های اجرای دومضراب چپ ، آزاد بودن دست راست در حین اجراست برای همین در اجرای دومضراب چپ دست راست به واسطۀ آزادی عملی که دارد می تواند پرش های متعدد داشته باشد.

البته این نکته هم قابل ذکر است که چون در در حین اجرای دو مضراب چپ تمام نیروی دست چپ نوازنده معطوف زینت ها است، برای همین اجرای زینت حتماً باید روی یک نت باشد.

در غیر این صورت باید اجرای مورد نظر ما با سرمضراب طراحی شود. به مثال های زیر توجه کنید:

 

 

یکی از قطعاتی که در آن از این نوع دو مضراب چپ استفاده زیادی شده، چهارمضراب شور می ساخته «اردوان کامکار» است که در نوار «ماهی برای سال نو» منتشر شده است. به قسمتی از نت و اجرای این قطعه توجه کنید.

این قطعه در این جا به دو شکل اجرا شده است؛ در مرحله نخست به صورت ساده از یک مضراب چپ استفاده شده و در مرحلۀ دوم از دوچپ. توجه کنید که هنگام استفاده از دومضراب چپ چقدر لحن کار عوض شده و کار شکل کامل تری به خود می گیرد.

شهاب بازدید : 388 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)

محمد حسن خان   قدیمی ترین استاد سنتور


در فرهنگ فارسى معين آمده است:
«سنتور يكى از قديمى تربن و كامل ترين سازهى ايرانى كه به شكل ذوزنقين ساخته و سيم هاى بسيار بر روى آن كشيده شده است و آن را به وسيله ى دو مضراب چوبى نوازند.» سنتور به شكل هاى مختلف در اكثر نقاط جهان معمول و متداول است و شكل اوليه ى آن را به احتمال مى توان از زمان آشورى ها و بابلى كه در حجارى ها و نقاشى هايى كه بر روى ديوارها يا سنگ ها ترسيم شده است مشاهده نمود.

قديمى ترين استادى كه از اين ساز در دوره ى قاجار مى شناسيم، سنتورخان يا محمدحسن خان است كه استاد موسيقى و سنتورنواز اواخر قرن سيزدهم هجرى همزمان با اوايل سلطنت ناصرالدين شاه و از نوازندگان مخصوص دربار بوده است. شاگرد برجسته ى او محمدصادق خان است كه او نيز نوازنده ى زبردستى بوده و اولین موسيقى دانى است كه لقب سُرورالملک گرفته است. شاگردان برجسته ى این استاد، حبيب سماع حضور و ميرزاعلى اكبر شاهى هستند. سماع حضور، موسيقى دانى برجسته، مردى با ايمان و با اعتقاد بود و موسيقى را وسيله ى تزكيه ى نفس مى دانست.

شاگرد برجسته ى سماع حضور، حبيب سماعى است كه بعدها جانشين مستحق پدر مى شود و مقامى را در سنتور مى يابد كه همه او را استاد مسلم زمان خود مى دانستند. از شاگردان حبيب مى توان نورعلى برومند، مرتضى عبدالرسولى و قباد ظفر را نام برد كه شيوه ى او را توانستند حفظ نمايند و تدارم بخشند.

قديمى تربن سند شنيدارى كه در دست داريم چند لوله ى فونوگراف مى باشد كه حدرد يكصد سال ييش (1898 م.) از سنتور محمدصحادق خان سُرورالملک و همجنين سنتور و آواز ميرزا حبيمب سماع حضور (حدود 1899 م.) ضبط شده است.

تعداد زيادى صفحه ى قديمى گراهافون سنتور از على اكبر شاعى (در سال هاى 1906 تا 1915 م.) و سنتور حسن خان و ينج صفحه از سنتور حبيب سماعى همراه آواز پروانه (بين سال هاى 1926 تا 1931 م.) به يادگار مانده است.

شهاب بازدید : 296 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)
سنتور لاکوک

سنتورهای لاکوک همانطور که در بخش کلاف سنتور نشان داده شد دارای اندازه ایی کوچکتر از سنتورهای سل کوک و  صدای آنها نیز زیرتر از سنتورهای فوق می باشند و نت پایه کوک آن نت لا می باشد

شهاب بازدید : 229 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)
سنتورسل کوک

 

سنتورهای سل کوک دارای صدای بم تری نسبت به سنتورهای لا کوک می باشند. همچنین دارای ابعاد بزرگتری نسبت به سنتورهای لا کوک هستند و نت سل به عنوان نت پایه جهت کوک آن به حساب می آید

شهاب بازدید : 203 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)

استاد ابوالحسن صبا


ابوالحسن راه فراگيري موسيقي اصيل ايراني را در شاگردي استادان بنام اين هنر مي‌دانست و براي همين از محضر درس استادان ديگري در اين زمينه مانند: علينقي وزيري، غلامحسين درويش خان، نايب اسدالله، حسين خان هنگ‌آفرين، حسين خان اسماعيل‌زاده، حاجي خان ضربيو اكبرخان فلوتي بهره برد.

صبا معتقد بود ريشه‌ي همه‌ي موسيقي‌ها يكي بوده كه عقيده افراطي برخي موجب جدايي آن‌ها شده و وضع كنوني را به وجود آورده است.

وي همچنين اعتقاد داشت كساني كه مي‌خواهند به موسيقي صورت مقبول، دنياپسند و جامعي ببخشند بايد موسيقي علمي و عملي را به نحو اكمل دانسته ادبيات ايراني به خوبي بشناسند، آكوستيك و صدا شناسي را بدانند و با نواختن اغلب سازها آشنايي داشته باشند. استاد روح‌الله خالقي موسيقيدان مي‌گويد: صبا اغلب سازها را به خوبي مي‌نواخت بويژه در نواختن ويلن و سه تار متبحر بود.

وي مي‌افزايد: صبا با استفاده از سبك و تكنيك وزيري و آشنايي با روش صحيح نواختن ويلن، سبكي نو برگزيده بود و از آنحا كه در موسيقي ايراني سوابق فراواني داشت توانست اين شيوه را متداول كند.

به گفته استاد خالقي ويلن زماني كه به ايران آمد، بيشتر به‌ دليل شباهت در فواصل پرده‌ها و تعداد سيم هايش با كمانچه، به شيوه كمانچه‌نوازان آموزش داده مي‌شد، در حالي كه صبا با دريافت صحيح از روش نوازندگي اين سبك را در هنرستان آموخت و ترويج داد. استاد حسين دهلوي از موسيقيدان بزرگ كشور مي‌گويد: مرحوم صبا در تمام دوران زندگي هنري خود همواره كوشش در حفظ اصالت داشت.

وي مي‌افزايد: علاقه او به آموزش و درك صحيح و دقت او در رعايت حدود هنر خود و خارج نشدن از اين محدوده از ويژگي‌هاي استاد صبا بود. كارشناسان موسيقي معتقدند استاد صبا مجتهدي تمام عيار در عالم موسيقي بود كه مانند او در قرن اخير از بسيار اندك و انگشت شمار هستند.

علي دهباشي پژوهشگر موسيقي در اين خصوص مي‌گويد: هنر صبا تنها در نواختن ويلن و سه ‌تار نبود، بلكه گذشته از تسلط بر عموم سازهاي ايراني، تربيت شاگردان برجسته، سبك خاص در نوازندگي و صداي سحرانگيز سازش او را از سايرين متمايز كرده بود.

وي افزود: صبا نسلي را پرورش داد كه رويكرد متفاوتي به موسيقي دارند بطوري كه عمق زحمات استاد در آثارشان مشهود است. دهباشي، مطالعه و پژوهش گسترده صبا در زمينه موسيقي را از جمله فعاليت‌هاي وي خواند و اضافه كرد: نزديك به دو دهه مطالعات منسجم توسط صبا درباره موسيقي ايران، دستاوردهاي ارزنده‌اي براي اين هنر بشمار مي‌رود. از جمله فعاليت‌هاي ديگر هنري صبا، مي‌توان به همكاري وي با انجمن موسيقي ايران اشاره كرد.

صبا با همكاري انجمن موسيقي، قطعه ديلمان را ساخت و جواد معروفي نيز آنرا براي اركستر تنظيم كرد كه اين كار با آواز بنان اجرا شد. او معتقد بود كه موسيقي ايراني ساخته روح، محيط و عواطف ايراني است و چيزي نيست كه دور ريخته يا عوض شود بلكه فقط بايد براساس پايه‌هاي صحيح و علمي استوار شود و از تقليدهاي ناروا مصون بماند.

از آثار صبا مي‌توان به زنگ شتر، بهارمست، به زندان، زرد مليجه، بياد گذشته، در قفس، رقص چوبي قاسم‌آبادي، كوهستاني و چهار مضراب‌هاي مختلف نام برد. صبا همچنين آثار مكتوبي را نيز از خود به يادگار نهاده است كه از آن جمله مي‌توان به آثاري همچون دوره اول، دوم و سوم ويلن، دوره اول، دوم، سوم و چهارم سنتور و دوره اول سه تار اشاره كرد.

اغلب شاگردان صبا از هنرمندان برجسته و از استادان به نام كشور هستند كه ازآن ميان مي‌توان به شادروان علي تجويدي، زنده ياد حبيب‌الله بديعي، رحمت‌الله بديعي، پرويز ياحقي، اسدالله ملك، فرامرز پايور، حسين دهلوي، حسين تهراني، مجيد وفادار و مهدي خالدي نام برد

شهاب بازدید : 261 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)

مشکاتیان از ۶ سالگی به فراگیری موسیقی پرداخت ،از ابتدا علاقه وافری به سنتور پیدا نمود و به علت ارتباط مداوم با استاد خود ( پدرش حسن مشکاتیان ) در ۸ سالگی اولین کنسرت خود را در یک مراسم گرد هم آیی دانش آموزان مدرسه امیر معزی نیشابور انجام داد . مشکاتیان از کودکی متوجه ارتباط تنگاتنگ ادبیات منظوم و منشور ایران با راهی که برگزیده بود شد و در این راه نیزپدرش راهنمای او بود . از دوران دبیرستان در اردوهای رامسر شرکت می جست و در مسابقات آموزشگاههای سراسر کشور رکورد دار بود . پرویز مشکاتیان پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد . ردیف عالی موسیقی ایران (( ردیف آقا میرزا عبدالله )) را در دانشگاه نزد  استاد فقید نور علی خان برومند و دکتر داریوش صفوت آموخت . همزمان با این آموزشها از محضر اساتیدی چون : دکتر محمد تقی مسعودیه ، شادروان عبداله خان دوامی ، شادروان سعید هرمزی ، شادروان یوسف فروتن نیز بهره گرفت . او همچنین در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران به عنوان سرپرست گروه و استاد سنتور مشغول کار شد . پرویز مشکاتیان در آزمون باربد که ابتکار استاد نور علی خان بر پا شده بود در رشته سنتور به مقام اول با ( پشنگ کامکار ) و در کل آزمون به مقام ممتاز با ( داریوش طلایی ) دست یافت .

مشکاتیان پس از استعفا از رادیو تلویزیون ، به اتفاق چند تن از موسیقیدانان ، موسسه فرهنگی و هنری چاووش را بنیاد نهادند . او به عنوان سرپرست گروه و استاد رشته سنتور مشغول خدمت به هنرجویان موسیقی شد . مشکاتیان دارای قریحه یی ذاتی است ، او به گفته دست اندر کاران موسیقی قدرت خارق العاده ایی در تصویر سازی و تبحر زیادی در انواع ریتم و خاصه آهنگسازی روی اغزال و اشعار مورد علاقه اش دارد . آهنگ هایی که تاکنون از وی شنیده ایم عبارتند از : (( مرا عاشق)) ، (( شور انگیز )) ، (( نغمه )) شعر از مولانا خواننده شهرام ناظری اجرا گروه عارف .تصنیف (( دشتی )) ، (( غم انگیز )) شعر حافظ خواننده هنگامه اخوان اجرا گروه عارف . (( آستان جانان )) ، (( شیدایی )) ، (( سرانداز )) ، (( سرو ناز )) ، (( بیداد )) شعر حافظ خواننده شجریان دو نوازی در ایران – گروه عارف در اروپا . (( بیداد )) اجرا گروه عارف و شیدا (( کرد بیات )) اجرا گروه عارف (( رزم مشترک )) ، شعر آذر مهر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( وطن )) شعر آذر مهر خواننده ناظری اجرا گروه عارففف . (( ایرانی )) ، گروه شیدا . (( چوپانی )) شعر جواد آذر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( پیروزی )) شعر جواد آذر خواننده شجریان دو نوازی ( با ناصر فرهنگفر )-  (( طلوع )) شعر جواد آذر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( جان جهان )) شعر مولانا خوانندگان شجریان اجرا گروه عارف . (( سرکش )) شعر مولانا خواننده خواننده شجریان دو نوازی . (( دل انگیزان )) شعر مولانا خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( گلنوش )) شعر مولانا خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( صبح است ساقیا )) ، (( چکاد )) شعر حافظ خواننده شجریان اجرا گروه عارف .((افسرده حال )) شعر بابا طاهر خواننده پریسا اجرا گروه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران . (( شکر و شکایت )) .                     

                                                                      

شهاب بازدید : 216 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)

سماع حضور، حبیب

(س چهاردهم ق)، موسیقیدان و نوازنده. از هنرمندان نامى نوازنده سنتور در اواخر دوره‏ى قاجاریه بود. سماع حضور رموز نوازندگى ضرب و خوانندگى آهنگهاى ضربى و غیر اینها را از پدر آموخت و چون از جوانى پاى سنتور آقا محمدصادق خان سرورالملك ضرب مى‏گرفته و در این هنر شایستگى داشته، بعید نیست تربیت شده‏ى پدر خویش بوده باشد. سماع حضور از درویشان نعمت‏اللهى بود و ساز را وسیله عبادت مى‏دانست و با آن به راز و نیاز به درگاه معبود مى‏پرداخت. از شاگردان وى در آموزش ضرب تقى نسقچى باشى، آقا جان دوم و حاجى خان بودند. تنها وارث گنجینه‏ى هنرى وى در سنتور، حبیب سماعى، فرزند او، بود. البته علاوه بر تربیت فرزندش به خواهر خود، عندلیب‏السلطنه، نیز سنتور تعلیم مى‏داد. سماع حضور در اواخر دوره‏ى قاجاریه، در زمان سلطنت احمدشاه، درگذشت.[1] حبیب سنتورى، ملقب به سماع حضور بود. وى فرزند میرزا غلامحسین مشهور به آقاجان سنتورى بود. سماع حضور، از مردان باایمان و متدین و ورزشكار بود و در تمام دوران عمر به هیچ آلودگى دچار نگردید و از دراویش نعمت‏اللهى بود و بیشتر از مواقع، زمانى كه مى‏خواست سنتور بنوازد، وضو مى‏گرفت و با حضور قلب شروع به نواختن مى‏كرد و به قدرى در خود فرومى‏رفت كه هیچگاه در این حالت متوجه نمى‏گردید كه در اطراف او چه مى‏گذرد و گویى با خالق خود به راز و نیاز مى‏پرداخت. خدایش رحمت كند.

(س چهاردهم ق)، موسیقیدان و نوازنده. از هنرمندان نامى نوازنده سنتور در اواخر دوره‏ى قاجاریه بود. سماع حضور رموز نوازندگى ضرب و خوانندگى آهنگهاى ضربى و غیر اینها را از پدر آموخت و چون از جوانى پاى سنتور آقا محمدصادق خان سرورالملك ضرب مى‏گرفته و در این هنر شایستگى داشته، بعید نیست تربیت شده‏ى پدر خویش بوده باشد. سماع حضور از درویشان نعمت‏اللهى بود و ساز را وسیله عبادت مى‏دانست و با آن به راز و نیاز به درگاه معبود مى‏پرداخت. از شاگردان وى در آموزش ضرب تقى نسقچى باشى، آقا جان دوم و حاجى خان بودند. تنها وارث گنجینه‏ى هنرى وى در سنتور، حبیب سماعى، فرزند او، بود. البته علاوه بر تربیت فرزندش به خواهر خود، عندلیب‏السلطنه، نیز سنتور تعلیم مى‏داد. سماع حضور در اواخر دوره‏ى قاجاریه، در زمان سلطنت احمدشاه، درگذشت.[1] حبیب سنتورى، ملقب به سماع حضور بود. وى فرزند میرزا غلامحسین مشهور به آقاجان سنتورى بود. سماع حضور، از مردان باایمان و متدین و ورزشكار بود و در تمام دوران عمر به هیچ آلودگى دچار نگردید و از دراویش نعمت‏اللهى بود و بیشتر از مواقع، زمانى كه مى‏خواست سنتور بنوازد، وضو مى‏گرفت و با حضور قلب شروع به نواختن مى‏كرد و به قدرى در خود فرومى‏رفت كه هیچگاه در این حالت متوجه نمى‏گردید كه در اطراف او چه مى‏گذرد و گویى با خالق خود به راز و نیاز مى‏پرداخت. خدایش رحمت كند.
برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم)

شهاب بازدید : 215 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (1)

پیشینه سنتور

سنتور بر پایهٔ شواهد و قراین یکی از کهن‌ترین سازهای منطقه به شمار می‌رود.

کهن‌ترین اثری که از این ساز بر جا مانده، از سنگ‌تراشی‌های آشور و بابلیان[نیازمند

منبع] (۵۵۹ قبل از میلاد) است. در این سنگ‌تراشی‌ها، صف تشریفاتی که به افتخار

آشور بانیپال بر پا شده مجسم گردیده و سازی که شباهت زیادی به سنتور امروزی دارد،

در میان آن صف دیده می‌شود.ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (مرگ به سال ۳۴۶

ه.ق) گذشته نگار نامدار و نویسنده کتاب مروج‌الذهب در شرح اوضاع موسیقی در زمان

ساسانیان، هنگام نام بردن از سازهای متداول موسیقی ساسانی، واژه سنتور (سنطور)

را ذکر می‌کند. در کتب قدیم و تألیفات ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چند بار

ذکر شده‌است.عبدالقادر مراغه‌ای ساز یاطوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور امروزی

بود با این تفاوت که برای هر صدا فقط یک تار می‌بستند و با جابجا کردن خرک‌ها، آن را

کوک می‌کردند.

شهاب بازدید : 236 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)

ساختار ساز

این ساز از جعبه‌ای ذوزنقه‌ای شکل تشکیل شده که

اضلاع آن عبارت‌اند از: بلندترین ضلع، نزدیک به

نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و

دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر که

دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع می‌کند. ارتفاع

سطوح جانبی ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.جعبه سنتور مجوف

است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطوح

فوقانی دو ردیف (معمولاً ۹تایی)خرک چوبی قرار دارد؛

ردیف راست نزدیک‌تر به کناره راست ساز است و ردیف

چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله بین

هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را «پشت خرک»

می‌نامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم هم‌کوک

عبور می‌کند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده

می‌شود. گوشی‌ها در سطح جانبی راست کنار گذاشته

شده‌اند. سیم‌های سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و

«زرد» (بم) تقسیم می‌شوند. دسته سیم‌های سفید بر روی

خرک‌های ردیف چپ و سیم‌های زرد بر روی خرک‌های ردیف

راست به تناوب قرار گرفته‌اند. طول قسمت جلوی خرک

در سیم‌های سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک

است و می‌توان در پشت خرک نیز از سیم‌های سفید

استفاده کرد (صدای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو

نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر

سیم زرد، یک اکتاو بم‌تر از سیم سفید بلافاصله بعد

از آن صدا می‌دهد.

شهاب بازدید : 331 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)

نوازندگی سنتور


نوازندگی سنتور بوسیله دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته می‌شود، انجام می‌شود. مضراب‌ها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیش‌تر به مضراب‌ها نمد می‌چسبانند که خود باعث لطیف‌تر شدن صدای سنتور می‌شود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضراب‌ها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضراب‌ها که بیش‌تر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا می‌شود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دست‌ها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با تمرین فراوان بدست می‌آید.سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، می‌تواند بوسیله آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تکنوازی و همنوازی را دارا می‌باشد.

شهاب بازدید : 224 یکشنبه 16 بهمن 1390 نظرات (0)
نوازندگان نامدار سنتور
ضل‌الله توکل
حبیب سماعی
حسین صبا
ابوالحسن صبا
حسین ملک
فرامرز پایور
مسعود ملک
رضا شفیعیان
مجید کیانی

پرویز مشکاتیان

پشنگ کامکار
اردوان کامکار
مسعود شناسا
همایون همدانیان
میلاد کیایی
سیامک آقایی
علیرضا جواهری
سینا بطحایی
علی تحریری

شهاب بازدید : 196 شنبه 15 بهمن 1390 نظرات (0)

تا در حضور بارانـــ

نفسی تازه کنم

نمی دانی که این روزها

چگونه میگذرد

نمی دانی که باد

این روزها

چه لحنی دارد

نمیدانی که درخت

این روزها

چگونه سایه اش را از من دریغ می کند

و پرندگان این روزها

نمی دانی

چقدر ساکتند

با این همه

خوشم بی غم تو شادمان نیستم

خوشم که بار غمت

بغض آسمان را شکسته است

بارانـــ ...

شهاب بازدید : 223 شنبه 15 بهمن 1390 نظرات (0)
 

يك دوست معمولي هيچگاه نمي تواند گريه تو را ببيند.

يك دوست واقعي شانه هايش از گريه تو تر مي شود.

دوست معمولي اسم كوچك والدين تو را نمي داند.

دوست واقعي شايد تلفن آنها را جايي داشته باشد.

دوست معمولي يك جعبه شكلات براي مهماني تو مي آ ورد.

دوست واقعي زودتر به كمك تو مي آيد و تا دير وقت براي تميز كردن ميماند.

دوست معمولي مي پندارد كه دوستي شما بعد از يك مرافعه تمام مي شود.

دوست واقعي مي داند كه بعد از يك مرافعه دوستي شما محكمتر مي شود.

دوست واقعي كسي است كه وقتي همه تو را ترك كرده اند با تو ميماند.

شهاب بازدید : 281 شنبه 15 بهمن 1390 نظرات (3)

 

 

کاش میدانستی بعد از آن دعوت زیبا به ملاقات خودت من چه حالی بودم خبر دعوت دیدار چو از راه رسید پلک دل باز پرید من سراسیمه به دل بانگ زدم: آفرین قلب صبور زود برخیز عزیز جامه تنگ درآر وسراپا به سپیدی تو درآ وبه چشمم گفتم: باورت می شود ای چشم به ره مانده ی خیس که پس از این همه مدت زتو دعوت شده است چشم خندید وبه اشک گفت برو بعد از این دعوت زیبا به ملاقات نگاه با توام کاری نیست وبه دستان رهایم گفتم: کف برهم بزنیدهرچه غم بود گذشت دیگر اندیشه لرزش به خودت راه مده وقت آن است که آن دست محبت زتو یادی بکند خاطرم راگفتم: زودتر راه بیفت هرچه باشد بلد راه تویی ماکه یک عمر بدین خانه نشستیم وتوتنها رفتی بغض درراه به گلوگفت: مرحمت کم نشود گوییا با من بنشسته دگر کاری نیست جای ماندن چو دگر نیست از اینجا برویم پنجه از مو بدر آورده بدان شانه زدم وبه لب ها گفتم: خنده ات را بردار دست در دست تبسم بگذار ونبینم دیگر٬که تو ورچیده و خاموش به کنجی باشی سینه فریاد کشید: من نشان خواهم دادقاب نامش را در طاقچه ام و هوای خوش یادش را در حافظه ام مژده دادم به نگاهم گفتم: نذر دیدار قبول افتاده است و مبارک باشد وصلت پاک تو با برق نگاه محبوب وتپش های دلم را گفتم: اندکی آهسته آبرویم نبری پای کوبی زچه بر پا کردی؟ پای بر سینه چنان طبل نکوب نفسم را گفتم: جان ارکیده تو دگر بند نیا اشک شوقی آمد تاری جام دو چشمم بگرفت وبه پلکم فرمود: همچون دستمال حریر بنشان برق نگاه پای در راه شدم دل به مغزم می گفت: من نگفتم به تو آخر که سحر خواهد شد هی تو اندیشیدی که چه باید بکنی من به تو می گفتم: او مرا خواهد خواند ومرا خواهد دید سر به آرامی گفت: خوب چه می دانستم ٬من گمان می کردم دیدنش ممکن نیست ونمی دانستم بین تو با دل او حرف صد پیوند است من گمان می کردم سینه فریاد کشید خوب فراموش کنید هر چه بودست گذشت حرف از غصه و من گفتم و اندیشه بس است به ملاقات بیندیش و نشاط آفرین پای عزیز قدمت را قربان تند تر راه برو طاقتم طاق شده است چشم برقی می زد اشک بر گو نه نوازش می کرد لب به لبخند تبسم می کرد مرغ قلبم با شوق سر به دیوار قفس می کوبید تاب ماندن به قفس هیچ نداشت دست بر هم می خورد نفس از شوق دم سینه تعارف می کرد سینه بر طبل خودش می کو بید عقل شرمنده به آرامی گفت: راه را گم نکنیم؟ خاطرم خنده به لب گفت نترس نگران هیچ مباش سفر منزل دوست کار هروز من است چشم بر هم بگذار دل تو را خواهد برد سر به پا گفت : کمی آهسته بگذارید که من هم برسم دل به سر گفت: بشتاب تو هنوزم عقبی؟! فکر فریاد کشید: دست خالی که بد است کاشکی سینه خندید و بگفت : دست خالی ز چه روی؟ این همه هدیه کجا چیزی نیست؟! چشم را گریه شوق قلب را عشق بزرگ سینه یک سینه سخن روح را شوق وصال لب پر از ذکر حبیب خاطر آکنده یاد کاشکی خاطر محبوب قبولش افتد شوق دیدار نباتی آورد کام جانم شیرین پای تا سر همه اندیشه وصل وه! چه رویای قشنگی دیدم خواب ای موهبت خالق پاک خواب را دریابم که در آن می توان با تو نشست می توان با تو سخن گفت و شنید خواب دنیای توانایی هاست خواب سهم من از تو و دیدار شماست خواب دنیای فراموشی هاست خواب را دریابم که تو در خواب مرا خواهی دید که تو در خواب مرا خواهی خواست وتو در خواب به من خواهی گفت تو به دیدار من ا آه! کاش می دانستی بعد از آن دعوت زیبا به ملاقات خودت من چه حالی دارم پلک دل باز پرید خواب را در یابم من به مهمانی دیدار تو می اندیشم

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
سنتور نواز زنجانی. از شاگردان استاد ایمانی
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    نظرتون درباره این سایت.؟
    کدام یک از سازهای سنتی را دوست دارید.؟
    شهاب و سنتور
    آمار سایت
  • کل مطالب : 46
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 37
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 35
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 294
  • بازدید ماه : 272
  • بازدید سال : 4,372
  • بازدید کلی : 52,125