دستگاه همایون یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی است.
به دلیل استفاده از یک گام خاص و تفاوت محسوس در گام بالا رونده و پایین رونده دستگاه همایون منحصر به فردترین دستگاه موسیقی ایرانی به شمار میرود. مقایسه سایر دستگاههای موسیقی ایرانی با موسیقی دیگر ملل و خصوصاً کشورهای همجوار تشابه و یکسان بودن ریشه برخی را نشان میدهد. اما این مطلب در مورد دستگاه «همایون» صادق نیست.
دستگاه همایون و یا به تعبیری «دستگاه عشاق»، با حالت محزون و اسرار آمیز خود گوشههای متعددی دارد که گوشه «بیداد» اوج این دستگاه تلقی میشود.
آثار ارزشمندی از موسیقی ایرانی در سده قبل در این دستگاه ساخته و اجرا شدهاند. «رنگ فرح» از جمله این آثار است.
از لحاظ مرکب خوانی این دستگاه به دستگاههای سهگاه و شور ارتباط دارد و وسعت این دستگاه را بیشتر میکند.
یکی از آوازهای ایرانی که اسم آن در کتب موسیقی هست آواز اصفهان است که آن را از متعلقات دستگاه همایون دانستهاند. یکی دیگر از آوازهایی که از متعلقات دستگاه همایون است، آواز شوشتری است. فواصل پردهها در این دستگاه به صورت زیر است:
سل(بکار).لا(کرن).سی(بکار).دو(بکار)ر(بکار)می(بمل).می بم(کرن).فا (بکار).
نت شروع این دستگاه به طور معمول «فا» است. البته این دستگاه در کوکهای دیگری با نامهای همایون «دو» و «رِ» نیز نواخته میشود. در ردیف مرحوم کریمی از شوشتری به عنوان یکی از گوشههای این دستگاه نام برده شده است. گوشههای ردیفی این دستگاه عبارتاند از:
چهارمضراب
درآمد اول
درآمد دوم: زنگ شتر
موالیان
چکاوک
طرز
بیداد
بیداد کت
نیداود
باوی
سوز و گداز
ابول چپ
لیلی و مجنون
راوندی
نوروز عرب
نوروز صبا
نوروز خارا
نفیر
فرنگ و شوشتری گردان
شوشتری
جامهدران
راز و نیاز
میگلی
موالف
بختیاری با موالف
عزال
دناسری
رنگ فرح
همچنین آلبوم بیداد استاد شجریان با آهنگسازی استاد مشکاتیان از جمله آهنگهایی است که در این دستگاه ساخته شده است.
به طور کلی کوک چپ کوک را میتوان کوکی دانست برای افرادی با صدای زیر مانند زنان و کودکان (البته نه مختص زنان و کودکان بلکه بعضی از مردان نیز صدای زیر دارند همانند مرحوم ایرج بسطامی که بسیاری از آوازهای ایشان در ردیف چپ کوک میباشد).
معمولا اختلاف چپ کوک و راست کوک پنج نت است(به عیارتی درجه پنجم).به طور مثال اگر در راست کوک،تونیک دستگاه شور را سل فرض نماییم که معمولی ترین شوری است که روی سنتور اجرا میگردد(شاهد آن نیز سل میباشد)درجه پنجم آن (ر) میباشد که این نت تونیک دستگاه شور در چپ کوک میباشد.
و مثالی دیگر:در دستگاه همایون راست کوک،تونیک لا کرن میباشد و چنانچه تونیک در چپ کوک را بخواهیم درجه پنجم آن می کرن می باشد که نت شاهد نیز هست.
و به همین ترتیب دیگر دستگاه ها و آوازها نیز چپ کوک مشخصی دارند.
البته استثناء هایی هم وجود دارد که به دلیل پیچیدگی مطلب از گفتن آن صرفنظر مینمایم.
دومضراب چپ (علیرضا جواهری)
چهار مضراب شور حبیب سماعی از چهارمضراب های معروف برای سنتور است که در صفحۀ شور شهناز به همراه آواز پروانه اجرا و ضبط شده است.
پایۀ این چهارمضراب بعدها الگوی بسیاری از قطعات و چهارمضراب های دیگر قرار گرفت و بعدها شکل های کامل و پیچیده تری نیز به آن افزوده شد.
در حالات اولیه از این پایه به صورت ساده، یا به صورت مضراب پاملخی و تریوله و بعدها با استفاده از دومضراب چپ استفاده شده است.
از این چهارمضراب روایت های متعددی ازجمله ابوالحسن صبا، حسین صبا، قباد ظفر، مهدی ناظمی و … وجود دارد.
چهارمضراب شور حبیب سماعی به روایت ابوالحسن صبا:
چهارمضراب شور حبیب سماعی به روایت حسین صبا:
اجرای این چهارمضراب در مرحلۀ بعدی به صورت زیر است:
همان طور که ذکر شد این قطعه بعد ها به عنوان الگوی ساختاری بسیاری از چهارمضراب ها قرار گرفت و به تدریج شکل پیچیده تری به خود گرفت.
یکی از این برداشت ها چهارمضراب شور «فرامرز پایور» در کتاب «سی قطعه» است که تحت تأثیر همین قطعه با شکلی متکامل و ساختاری نوین ارائه شده است. برای بررسی ویژگی های ساختاری این قطعه ابتدا در دو مرحله ابتدایی پایه این چهارمضراب را مورد ارزیابی قرار می دهیم .
در ساده و ابتدایی ترین حالت، پایۀ این چهارمضراب به صورت زیر خواهد بود:
حال می توان در انتهای هر پایه به جای یک مضرای چپ از دو مضراب چپ استفاده کرد که این امر به دو صورت میسر است. ۱-مضراب پاملخی به صورت تریوله ( در کتاب سی قطعه چهارمضراب از همین شیوه استفاده شده است) ۲- دومضراب چپ که در این صورت دو نت انتهایی که با مضراب چپ اجرامی شوند به صورت سه لاچنگ نوشته می شوند. حال به نت قسمتی از چهارمضراب شور پایور دقت نمایید:
سال ها بعد از ساخته شدن این چهارمضراب توسط فرامرز پایور چهارمضراب دیگری توسط پرویزمشکاتیان ساخته شد که براساس همین پایه حرکت می کرد و از لحاظ جمله بندی و ساختار کاملاً تحت تاثیر همین اثر بود. پایۀ چهارمضراب شور پرویز مشکاتیان به چند صورت قابل اجراست که در اینجا سه حالت آن از لحاظ محل اجرای دومضراب چپ بررسی می شود. در حالت اول می توان دومضراب چپ را روی سُل طرف سفید اجرا کرد که از لحاظ ساختاری کاملاً شبیه به چهارمضراب کتاب سی قطعه اثر فرامرز پایور می شود. نت این قطعه به صورت زیر است:
در حالت دوم می توان دومضراب چپ را روی سل پشت خرک اجرا کرد:
در حالت سوم دو مضراب چپ روی نت سُل و دوی پشت خرک به صورت زیرمتغیر خواهدبود.
حالا پس از این سه حالت به قسمتی از نت چهارمضراب شور ساخته پرویز مشکاتیان دقت نمایید:
می بینیم که این دو قطعه از لحاظ ساختار و فرم اجرا کاملا شبیه به هم هستند. برای همین به مقایسۀ دو جمله از هر دو چهارمضراب می پردازیم، تا مشخص شود حتی جمله بندی این دو اثر بر مبنای یک ساختار مضرابی صورت گرفته است. به این جمله و نوع مضراب ها از چهر مضراب شور فرامرز پایور دقت کنید:
حالا به جمله ای از چهارمضراب شور پرویز مشکاتیان توجه کنید که بر اساس همان موتیف چهار مضراب اول ساخته شده اس
معرفی بیشتر دومضراب چپ
دومضراب چپ همان طور که قبلاً هم معرفی شد، یکی از تکنیک های متداول در سنتور نوازی است که از دو مضراب اقتباس شده و حالت اجرایی آن شبیه سرمضراب است.
موتیف زیر نمونه ای از تکنیک دومضراب چپ می باشد:
برای آشنایی بیشتر با حالت صحیح اجرای دومضراب چپ به قطعه گرایلی شستی از کتاب ردیف ابتدایی فرامرز پایور توجه کنید که در این جا سعی شده به دو صورت اجرا شود؛ اول به حالت اصلی یعنی سرمضراب و سپس با دو مضراب چپ.
الف – اجرای گرایلی شستی با حالت سرمضراب (اصلی)
ب – اجرای گرایلی شستی با حالت دومضراب چپ
یکی از ویژگی های اجرای دومضراب چپ ، آزاد بودن دست راست در حین اجراست برای همین در اجرای دومضراب چپ دست راست به واسطۀ آزادی عملی که دارد می تواند پرش های متعدد داشته باشد.
البته این نکته هم قابل ذکر است که چون در در حین اجرای دو مضراب چپ تمام نیروی دست چپ نوازنده معطوف زینت ها است، برای همین اجرای زینت حتماً باید روی یک نت باشد.
در غیر این صورت باید اجرای مورد نظر ما با سرمضراب طراحی شود. به مثال های زیر توجه کنید:
یکی از قطعاتی که در آن از این نوع دو مضراب چپ استفاده زیادی شده، چهارمضراب شور می ساخته «اردوان کامکار» است که در نوار «ماهی برای سال نو» منتشر شده است. به قسمتی از نت و اجرای این قطعه توجه کنید.
این قطعه در این جا به دو شکل اجرا شده است؛ در مرحله نخست به صورت ساده از یک مضراب چپ استفاده شده و در مرحلۀ دوم از دوچپ. توجه کنید که هنگام استفاده از دومضراب چپ چقدر لحن کار عوض شده و کار شکل کامل تری به خود می گیرد.
محمد حسن خان قدیمی ترین استاد سنتور
در فرهنگ فارسى معين آمده است:
«سنتور يكى از قديمى تربن و كامل ترين سازهى ايرانى كه به شكل ذوزنقين ساخته و سيم هاى بسيار بر روى آن كشيده شده است و آن را به وسيله ى دو مضراب چوبى نوازند.» سنتور به شكل هاى مختلف در اكثر نقاط جهان معمول و متداول است و شكل اوليه ى آن را به احتمال مى توان از زمان آشورى ها و بابلى كه در حجارى ها و نقاشى هايى كه بر روى ديوارها يا سنگ ها ترسيم شده است مشاهده نمود.
قديمى ترين استادى كه از اين ساز در دوره ى قاجار مى شناسيم، سنتورخان يا محمدحسن خان است كه استاد موسيقى و سنتورنواز اواخر قرن سيزدهم هجرى همزمان با اوايل سلطنت ناصرالدين شاه و از نوازندگان مخصوص دربار بوده است. شاگرد برجسته ى او محمدصادق خان است كه او نيز نوازنده ى زبردستى بوده و اولین موسيقى دانى است كه لقب سُرورالملک گرفته است. شاگردان برجسته ى این استاد، حبيب سماع حضور و ميرزاعلى اكبر شاهى هستند. سماع حضور، موسيقى دانى برجسته، مردى با ايمان و با اعتقاد بود و موسيقى را وسيله ى تزكيه ى نفس مى دانست.
شاگرد برجسته ى سماع حضور، حبيب سماعى است كه بعدها جانشين مستحق پدر مى شود و مقامى را در سنتور مى يابد كه همه او را استاد مسلم زمان خود مى دانستند. از شاگردان حبيب مى توان نورعلى برومند، مرتضى عبدالرسولى و قباد ظفر را نام برد كه شيوه ى او را توانستند حفظ نمايند و تدارم بخشند.
قديمى تربن سند شنيدارى كه در دست داريم چند لوله ى فونوگراف مى باشد كه حدرد يكصد سال ييش (1898 م.) از سنتور محمدصحادق خان سُرورالملک و همجنين سنتور و آواز ميرزا حبيمب سماع حضور (حدود 1899 م.) ضبط شده است.
تعداد زيادى صفحه ى قديمى گراهافون سنتور از على اكبر شاعى (در سال هاى 1906 تا 1915 م.) و سنتور حسن خان و ينج صفحه از سنتور حبيب سماعى همراه آواز پروانه (بين سال هاى 1926 تا 1931 م.) به يادگار مانده است.
سنتورهای لاکوک همانطور که در بخش کلاف سنتور نشان داده شد دارای اندازه ایی کوچکتر از سنتورهای سل کوک و صدای آنها نیز زیرتر از سنتورهای فوق می باشند و نت پایه کوک آن نت لا می باشد |
سنتورهای سل کوک دارای صدای بم تری نسبت به سنتورهای لا کوک می باشند. همچنین دارای ابعاد بزرگتری نسبت به سنتورهای لا کوک هستند و نت سل به عنوان نت پایه جهت کوک آن به حساب می آید |
استاد ابوالحسن صبا
ابوالحسن راه فراگيري موسيقي اصيل ايراني را در شاگردي استادان بنام اين هنر ميدانست و براي همين از محضر درس استادان ديگري در اين زمينه مانند: علينقي وزيري، غلامحسين درويش خان، نايب اسدالله، حسين خان هنگآفرين، حسين خان اسماعيلزاده، حاجي خان ضربيو اكبرخان فلوتي بهره برد.
صبا معتقد بود ريشهي همهي موسيقيها يكي بوده كه عقيده افراطي برخي موجب جدايي آنها شده و وضع كنوني را به وجود آورده است.
وي همچنين اعتقاد داشت كساني كه ميخواهند به موسيقي صورت مقبول، دنياپسند و جامعي ببخشند بايد موسيقي علمي و عملي را به نحو اكمل دانسته ادبيات ايراني به خوبي بشناسند، آكوستيك و صدا شناسي را بدانند و با نواختن اغلب سازها آشنايي داشته باشند. استاد روحالله خالقي موسيقيدان ميگويد: صبا اغلب سازها را به خوبي مينواخت بويژه در نواختن ويلن و سه تار متبحر بود.
وي ميافزايد: صبا با استفاده از سبك و تكنيك وزيري و آشنايي با روش صحيح نواختن ويلن، سبكي نو برگزيده بود و از آنحا كه در موسيقي ايراني سوابق فراواني داشت توانست اين شيوه را متداول كند.
به گفته استاد خالقي ويلن زماني كه به ايران آمد، بيشتر به دليل شباهت در فواصل پردهها و تعداد سيم هايش با كمانچه، به شيوه كمانچهنوازان آموزش داده ميشد، در حالي كه صبا با دريافت صحيح از روش نوازندگي اين سبك را در هنرستان آموخت و ترويج داد. استاد حسين دهلوي از موسيقيدان بزرگ كشور ميگويد: مرحوم صبا در تمام دوران زندگي هنري خود همواره كوشش در حفظ اصالت داشت.
وي ميافزايد: علاقه او به آموزش و درك صحيح و دقت او در رعايت حدود هنر خود و خارج نشدن از اين محدوده از ويژگيهاي استاد صبا بود. كارشناسان موسيقي معتقدند استاد صبا مجتهدي تمام عيار در عالم موسيقي بود كه مانند او در قرن اخير از بسيار اندك و انگشت شمار هستند.
علي دهباشي پژوهشگر موسيقي در اين خصوص ميگويد: هنر صبا تنها در نواختن ويلن و سه تار نبود، بلكه گذشته از تسلط بر عموم سازهاي ايراني، تربيت شاگردان برجسته، سبك خاص در نوازندگي و صداي سحرانگيز سازش او را از سايرين متمايز كرده بود.
وي افزود: صبا نسلي را پرورش داد كه رويكرد متفاوتي به موسيقي دارند بطوري كه عمق زحمات استاد در آثارشان مشهود است. دهباشي، مطالعه و پژوهش گسترده صبا در زمينه موسيقي را از جمله فعاليتهاي وي خواند و اضافه كرد: نزديك به دو دهه مطالعات منسجم توسط صبا درباره موسيقي ايران، دستاوردهاي ارزندهاي براي اين هنر بشمار ميرود. از جمله فعاليتهاي ديگر هنري صبا، ميتوان به همكاري وي با انجمن موسيقي ايران اشاره كرد.
صبا با همكاري انجمن موسيقي، قطعه ديلمان را ساخت و جواد معروفي نيز آنرا براي اركستر تنظيم كرد كه اين كار با آواز بنان اجرا شد. او معتقد بود كه موسيقي ايراني ساخته روح، محيط و عواطف ايراني است و چيزي نيست كه دور ريخته يا عوض شود بلكه فقط بايد براساس پايههاي صحيح و علمي استوار شود و از تقليدهاي ناروا مصون بماند.
از آثار صبا ميتوان به زنگ شتر، بهارمست، به زندان، زرد مليجه، بياد گذشته، در قفس، رقص چوبي قاسمآبادي، كوهستاني و چهار مضرابهاي مختلف نام برد. صبا همچنين آثار مكتوبي را نيز از خود به يادگار نهاده است كه از آن جمله ميتوان به آثاري همچون دوره اول، دوم و سوم ويلن، دوره اول، دوم، سوم و چهارم سنتور و دوره اول سه تار اشاره كرد.
اغلب شاگردان صبا از هنرمندان برجسته و از استادان به نام كشور هستند كه ازآن ميان ميتوان به شادروان علي تجويدي، زنده ياد حبيبالله بديعي، رحمتالله بديعي، پرويز ياحقي، اسدالله ملك، فرامرز پايور، حسين دهلوي، حسين تهراني، مجيد وفادار و مهدي خالدي نام برد
مشکاتیان از ۶ سالگی به فراگیری موسیقی پرداخت ،از ابتدا علاقه وافری به سنتور پیدا نمود و به علت ارتباط مداوم با استاد خود ( پدرش حسن مشکاتیان ) در ۸ سالگی اولین کنسرت خود را در یک مراسم گرد هم آیی دانش آموزان مدرسه امیر معزی نیشابور انجام داد . مشکاتیان از کودکی متوجه ارتباط تنگاتنگ ادبیات منظوم و منشور ایران با راهی که برگزیده بود شد و در این راه نیزپدرش راهنمای او بود . از دوران دبیرستان در اردوهای رامسر شرکت می جست و در مسابقات آموزشگاههای سراسر کشور رکورد دار بود . پرویز مشکاتیان پس از اتمام تحصیلات متوسطه وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد . ردیف عالی موسیقی ایران (( ردیف آقا میرزا عبدالله )) را در دانشگاه نزد استاد فقید نور علی خان برومند و دکتر داریوش صفوت آموخت . همزمان با این آموزشها از محضر اساتیدی چون : دکتر محمد تقی مسعودیه ، شادروان عبداله خان دوامی ، شادروان سعید هرمزی ، شادروان یوسف فروتن نیز بهره گرفت . او همچنین در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران به عنوان سرپرست گروه و استاد سنتور مشغول کار شد . پرویز مشکاتیان در آزمون باربد که ابتکار استاد نور علی خان بر پا شده بود در رشته سنتور به مقام اول با ( پشنگ کامکار ) و در کل آزمون به مقام ممتاز با ( داریوش طلایی ) دست یافت .
مشکاتیان پس از استعفا از رادیو تلویزیون ، به اتفاق چند تن از موسیقیدانان ، موسسه فرهنگی و هنری چاووش را بنیاد نهادند . او به عنوان سرپرست گروه و استاد رشته سنتور مشغول خدمت به هنرجویان موسیقی شد . مشکاتیان دارای قریحه یی ذاتی است ، او به گفته دست اندر کاران موسیقی قدرت خارق العاده ایی در تصویر سازی و تبحر زیادی در انواع ریتم و خاصه آهنگسازی روی اغزال و اشعار مورد علاقه اش دارد . آهنگ هایی که تاکنون از وی شنیده ایم عبارتند از : (( مرا عاشق)) ، (( شور انگیز )) ، (( نغمه )) شعر از مولانا خواننده شهرام ناظری اجرا گروه عارف .تصنیف (( دشتی )) ، (( غم انگیز )) شعر حافظ خواننده هنگامه اخوان اجرا گروه عارف . (( آستان جانان )) ، (( شیدایی )) ، (( سرانداز )) ، (( سرو ناز )) ، (( بیداد )) شعر حافظ خواننده شجریان دو نوازی در ایران – گروه عارف در اروپا . (( بیداد )) اجرا گروه عارف و شیدا (( کرد بیات )) اجرا گروه عارف (( رزم مشترک )) ، شعر آذر مهر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( وطن )) شعر آذر مهر خواننده ناظری اجرا گروه عارففف . (( ایرانی )) ، گروه شیدا . (( چوپانی )) شعر جواد آذر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( پیروزی )) شعر جواد آذر خواننده شجریان دو نوازی ( با ناصر فرهنگفر )- (( طلوع )) شعر جواد آذر خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( جان جهان )) شعر مولانا خوانندگان شجریان اجرا گروه عارف . (( سرکش )) شعر مولانا خواننده خواننده شجریان دو نوازی . (( دل انگیزان )) شعر مولانا خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( گلنوش )) شعر مولانا خواننده شجریان اجرا گروه عارف . (( صبح است ساقیا )) ، (( چکاد )) شعر حافظ خواننده شجریان اجرا گروه عارف .((افسرده حال )) شعر بابا طاهر خواننده پریسا اجرا گروه مرکز حفظ و اشاعه موسیقی سنتی ایران . (( شکر و شکایت )) .
سماع حضور، حبیب (س چهاردهم ق)، موسیقیدان و نوازنده. از هنرمندان نامى نوازنده سنتور در اواخر دورهى قاجاریه بود. سماع حضور رموز نوازندگى ضرب و خوانندگى آهنگهاى ضربى و غیر اینها را از پدر آموخت و چون از جوانى پاى سنتور آقا محمدصادق خان سرورالملك ضرب مىگرفته و در این هنر شایستگى داشته، بعید نیست تربیت شدهى پدر خویش بوده باشد. سماع حضور از درویشان نعمتاللهى بود و ساز را وسیله عبادت مىدانست و با آن به راز و نیاز به درگاه معبود مىپرداخت. از شاگردان وى در آموزش ضرب تقى نسقچى باشى، آقا جان دوم و حاجى خان بودند. تنها وارث گنجینهى هنرى وى در سنتور، حبیب سماعى، فرزند او، بود. البته علاوه بر تربیت فرزندش به خواهر خود، عندلیبالسلطنه، نیز سنتور تعلیم مىداد. سماع حضور در اواخر دورهى قاجاریه، در زمان سلطنت احمدشاه، درگذشت.[1] حبیب سنتورى، ملقب به سماع حضور بود. وى فرزند میرزا غلامحسین مشهور به آقاجان سنتورى بود. سماع حضور، از مردان باایمان و متدین و ورزشكار بود و در تمام دوران عمر به هیچ آلودگى دچار نگردید و از دراویش نعمتاللهى بود و بیشتر از مواقع، زمانى كه مىخواست سنتور بنوازد، وضو مىگرفت و با حضور قلب شروع به نواختن مىكرد و به قدرى در خود فرومىرفت كه هیچگاه در این حالت متوجه نمىگردید كه در اطراف او چه مىگذرد و گویى با خالق خود به راز و نیاز مىپرداخت. خدایش رحمت كند. |
(س چهاردهم ق)، موسیقیدان و نوازنده. از هنرمندان نامى نوازنده سنتور در اواخر دورهى قاجاریه بود. سماع حضور رموز نوازندگى ضرب و خوانندگى آهنگهاى ضربى و غیر اینها را از پدر آموخت و چون از جوانى پاى سنتور آقا محمدصادق خان سرورالملك ضرب مىگرفته و در این هنر شایستگى داشته، بعید نیست تربیت شدهى پدر خویش بوده باشد. سماع حضور از درویشان نعمتاللهى بود و ساز را وسیله عبادت مىدانست و با آن به راز و نیاز به درگاه معبود مىپرداخت. از شاگردان وى در آموزش ضرب تقى نسقچى باشى، آقا جان دوم و حاجى خان بودند. تنها وارث گنجینهى هنرى وى در سنتور، حبیب سماعى، فرزند او، بود. البته علاوه بر تربیت فرزندش به خواهر خود، عندلیبالسلطنه، نیز سنتور تعلیم مىداد. سماع حضور در اواخر دورهى قاجاریه، در زمان سلطنت احمدشاه، درگذشت.[1] حبیب سنتورى، ملقب به سماع حضور بود. وى فرزند میرزا غلامحسین مشهور به آقاجان سنتورى بود. سماع حضور، از مردان باایمان و متدین و ورزشكار بود و در تمام دوران عمر به هیچ آلودگى دچار نگردید و از دراویش نعمتاللهى بود و بیشتر از مواقع، زمانى كه مىخواست سنتور بنوازد، وضو مىگرفت و با حضور قلب شروع به نواختن مىكرد و به قدرى در خود فرومىرفت كه هیچگاه در این حالت متوجه نمىگردید كه در اطراف او چه مىگذرد و گویى با خالق خود به راز و نیاز مىپرداخت. خدایش رحمت كند. |
برگرفته از کتاب: اثرآفرینان (جلد اول-ششم) |
پیشینه سنتور
سنتور بر پایهٔ شواهد و قراین یکی از کهنترین سازهای منطقه به شمار میرود.
کهنترین اثری که از این ساز بر جا مانده، از سنگتراشیهای آشور و بابلیان[نیازمند
منبع] (۵۵۹ قبل از میلاد) است. در این سنگتراشیها، صف تشریفاتی که به افتخار
آشور بانیپال بر پا شده مجسم گردیده و سازی که شباهت زیادی به سنتور امروزی دارد،
در میان آن صف دیده میشود.ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (مرگ به سال ۳۴۶
ه.ق) گذشته نگار نامدار و نویسنده کتاب مروجالذهب در شرح اوضاع موسیقی در زمان
ساسانیان، هنگام نام بردن از سازهای متداول موسیقی ساسانی، واژه سنتور (سنطور)
را ذکر میکند. در کتب قدیم و تألیفات ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چند بار
ذکر شدهاست.عبدالقادر مراغهای ساز یاطوفان را معرفی کرد که شبیه سنتور امروزی
بود با این تفاوت که برای هر صدا فقط یک تار میبستند و با جابجا کردن خرکها، آن را
کوک میکردند.
ساختار ساز
این ساز از جعبهای ذوزنقهای شکل تشکیل شده که
اضلاع آن عبارتاند از: بلندترین ضلع، نزدیک به
نوازنده و کوتاهترین ضلع و موازی با ضلع قبلی و
دور از نوازنده و دو ضلع جانبی با طول برابر که
دو ضلع قبلی را به طور مورب قطع میکند. ارتفاع
سطوح جانبی ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است.جعبه سنتور مجوف
است و تمام سطوح جعبه چوبی است. بر روی سطوح
فوقانی دو ردیف (معمولاً ۹تایی)خرک چوبی قرار دارد؛
ردیف راست نزدیکتر به کناره راست ساز است و ردیف
چپ کمی بیشتر با کناره چپ فاصله دارد (فاصله بین
هر خرک ردیف چپ تا کناره چپ را «پشت خرک»
مینامند). از روی هر خرک چهار رشته سیم همکوک
عبور میکند ولی هر سیم به گوشی معینی پیچیده
میشود. گوشیها در سطح جانبی راست کنار گذاشته
شدهاند. سیمهای سنتور به دو دسته «سفید» (زیر) و
«زرد» (بم) تقسیم میشوند. دسته سیمهای سفید بر روی
خرکهای ردیف چپ و سیمهای زرد بر روی خرکهای ردیف
راست به تناوب قرار گرفتهاند. طول قسمت جلوی خرک
در سیمهای سفید دو برابر طول آن در قسمت پشت خرک
است و میتوان در پشت خرک نیز از سیمهای سفید
استفاده کرد (صدای آن به نسبت عکس طول، یک اکتاو
نسبت به صدای قسمت جلوی خرک بالاتر است). همچنین هر
سیم زرد، یک اکتاو بمتر از سیم سفید بلافاصله بعد
از آن صدا میدهد.
نوازندگی سنتور
نوازندگی سنتور بوسیله دو چوب نازک که به آنها «مضراب» گفته میشود، انجام میشود. مضرابها در گذشته بدون نمد بودند ولی اکنون بیشتر به مضرابها نمد میچسبانند که خود باعث لطیفتر شدن صدای سنتور میشود. در اکثر اوقات، نوازنده باید با هر یک از مضرابها، نت متفاوتی را اجرا کند (به ویژه در برخی از چهارمضرابها که بیشتر پایه قطعه با دست چپ و ملودی با دست راست اجرا میشود). به همین دلیل نوازندگی این ساز علاوه بر چابکی دستها، به تمرکز ذهن نیز نیاز دارد که تنها با تمرین فراوان بدست میآید.سنتور سازی است که اگر نوازنده بر آن چیره شود، میتواند بوسیله آن کارهای زیبا و ماندگاری بیافریند. این ساز به خوبی توانایی تکنوازی و همنوازی را دارا میباشد.
ضلالله توکل
حبیب سماعی
حسین صبا
ابوالحسن صبا
حسین ملک
فرامرز پایور
مسعود ملک
رضا شفیعیان
مجید کیانی
پرویز مشکاتیان
پشنگ کامکار
اردوان کامکار
مسعود شناسا
همایون همدانیان
میلاد کیایی
سیامک آقایی
علیرضا جواهری
سینا بطحایی
علی تحریری
تا در حضور بارانـــ
نفسی تازه کنم
نمی دانی که این روزها
چگونه میگذرد
نمی دانی که باد
این روزها
چه لحنی دارد
نمیدانی که درخت
این روزها
چگونه سایه اش را از من دریغ می کند
و پرندگان این روزها
نمی دانی
چقدر ساکتند
با این همه
خوشم بی غم تو شادمان نیستم
خوشم که بار غمت
بغض آسمان را شکسته است
بارانـــ ...
تعداد صفحات : 3
سنتور نواز زنجانی. از شاگردان استاد ایمانی